معنی جوهر چاپگر
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
دستگاه چاپ رایانهای، پرینتر
فرهنگ معین
(اِمر.) دستگاه الکترونیکی برای چاپ داده های کامپیوتری، پرینتر.، ~ جوهرافشان چاپگری که با پرتاب ذرات جوهر بر کاغذ نقش ایجاد کند.، ~ سوزنی چاپگری که در آن حرف یا نماد ماتریسی از نقاط است و بر این نقاط مرکب افشانده یا ضربه همراه با مرکب وارد شود.، ~
جوهر
اصل و عصاره هر چیز، هر چیزی که قایم به ذات خودش است، هر سنگ گرانبها. [خوانش: (جُ هَ) [معر.] (اِ.)]
گویش مازندرانی
گوهر، جوهر، وجود، نفت، مرکب، جوهر
فارسی به آلمانی
Drucker (m)
فرهنگ عمید
هر نوع مادۀ رنگی که در رنگرزی و تولید مواد غذایی کاربرد دارد،
مایع رنگی صنعتی که در تولید نوشتافزار کاربرد دارد،
استعداد و شایستگی،
حقیقت،
اصل و خلاصۀ چیزی،
(فلسفه) [جمع: جواهر، مقابلِ عرض] آنچه قائمبهذات باشد،
[جمع: جواهر] [قدیمی] هریک از سنگهای گرانبها مانند الماس، زمرد، یاقوت، فیروزه، و مروارید که بیشتر برای زینت به کار برده میشود،
[قدیمی، مجاز] درخشش، جلا،
* جوهر بوره: (شیمی) =اسیدبوریک
* جوهر سرکه: (شیمی) =اسیداستیک
* جوهر فرد: (فلسفه) [قدیمی] ذره که قابل تجزیه نباشد، جزء لایتجزا،
* جوهر گوگرد: (شیمی) =اسیدسولفوریک
* جوهر مورچه: (شیمی) =اسیدفرمیک
فرهنگ واژههای فارسی سره
گوهر، دوات
عربی به فارسی
فروهر , هستی , وجود , ماهیت , گوهر , ذات , اسانس
نام های ایرانی
دخترانه، گوهر
معادل ابجد
440